دانش و دانایی ملی، رکن اصلی توسعه و نظام آموزشی هم گذرگاه نیل به دانایی ملی بشمار می‌آید و جامعه زمانی به اهداف خود دست می‌یابد که از طریق توسعه انسانی مسیر خود را هموار کند.
کد خبر: ۴۸۱۰۹۱
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۲ 20 August 2017
به گزارش تابناک : توسعه را فرایند تحول بنیادین باورهای فرهنگی، نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به منظور خلق و متناسب شدن با ظرفیت های جدید و ارتقاء کمی‌و کیفی قابلیت‌ها و توانایی‌های انسانی، آموزشی، اقتصادی و … دانسته اند که نیل به چنین مرتبه‌ای، بیش و پیش از همه،‌مستلزم تحول فرهنگی و ارزشی جوامع می‌باشد. مطالعات و تجربیات بین المللی، جملگی مبین و مؤید این نکته‌است که توسعه پایدار و همه جانبه، الزاماً باید از بستر نیروی انسانی بگذرد و پیش شرط توفیق، تثبیت و تداوم هرگونه توسعه و تحولی، سرمایه گذاری در توسعه انسانی بمنزله رکن و هسته اصلی و محوری آن می‌باشد. به بیان امروزی،دانش و دانایی ملی، رکن اصلی توسعه و نظام آموزشی هم گذرگاه نیل به دانایی ملی بشمار می‌آید و جامعه زمانی به اهداف خود دست می‌یابد که از طریق توسعه انسانی مسیر خود را هموار کند، در واقع بنیاد حیات جمعی انسان را تعلیم و تربیت تشکیل می‌دهد و ما «آنگونه زندگی می‌کنیم که تربیت می‌شویم». از اینرو، هر تعبیری که از توسعه داشته باشیم، برای رسیدن به آن تمامی‌تلاش‌ها بر دوش انسان‌هایی است که باید بار این غافله را به سر منزل مقصود برسانند، و از آنجایی که در دنیای معاصر، نهاد آموزش و پرورش مسئولیت تربیت نیروی انسانی در جامعه را بر عهده دارد، از اینرو، مهمترین بستر تولید و تربیت نیروی انسانی بشمار می‌آید، که با توجه به نقش و شکل فراگیر امروزی آن، یکی از بنیادهایی است که با جامه عمل پوشاندن به کارکردهای تعریف شده خود، اگر نگوئیم سهامدار اصلی، دست کم یکی از سهامداران عمده این فرایند به حساب می‌آید. بر این اساس، بر خلاف پیشگامان نظریه توسعه، که همواره بر اهمیت ایجاد و گسترش منابع مادی و کالبدی تاکید داشتند، امروزه، به لحاظ اهمیت آموزش و پرورش در زندگی اقتصادی – اجتماعی افراد و جوامع، از هزینه‌های آموزشی به عنوان یک سرمایه گذاری بنیادی یاد می‌شود. نظریه سرمایه انسانی، ضمن تاکید بر بهره‌ور‌زا بودن سرمایه گذاری در منابع انسانی، استدلال می‌کند که این سرمایه گذاریها، سبب افزایش ظرفیت و توان تولید و بهره‌وری افراد می‌شود. از نقطه نظر اقتصادی، گرچه بازگشت سرمایه گذاری در نیروی انسانی، اغلب مستلزم فرایندی طولانی و بلند مدت است، لیکن بازدهی آن بسیار عمیق و گسترده بوده و در تمام کنش‌های فردی و جمعی افراد آموزش دیده – اعم از رفتار، گفتار، خوراک، پوشاک، نرخ جمعیت و … و در نتیجه کاهش هزینه‌های اقتصادی، بهداشتی، قضایی و … – انعکاس می‌یابد. با این همه، متاسفانه شواهد و قراین موجودحاکی از آنست‌که نگرش و روند کنونی آموزش و پرورش ایران و کیفیت منفی یا نازل خروجیهای آن، نه تنها متضاد با موج یاد شده ، بلکه حتی مغایر با ادعای طرفداران سودآوری و بهره زا بودن سرمایه گذاری در نیروی انسانی می‌باشد. شاید عدم رغبت بخش خصوصی و حتی خانواده‌ها در مشارکت و سرمایه‌گذاری در بخش آموزش، و شکاف موجود بین مدرسه و دانشگاه با کارخانه و صنعت و نیز فاصله و گسست عمیق نظام آموزشی ایران با واقعیتها و انتظارات پیرامونی – اعم از ملی و فراملی – از سویی، و بی انگیزه شدن دانش‌آموزان برای درس خواندن یا ادامه تحصیل،‌ به ویژه در بین پسران، مهاجرت نخبگان و فرار مغزها و … از سوی دیگر؛ همگی علائم و جلوه‌هایی از واقعیت تلخ مزبور باشد که با توجه به نقش کلیدی سرمایه انسانی در رشد و شکوفایی کشور در بلند مدت، نشانه‌های امیدوارکننده‌ای بشمار نمی‌آیند. نگاهی گذرا و اجمالی به جایگاه آموزش و پرورش و معلم در بین برنامه‌های کلان ملی و در سند بودجه و نیز جایگاه و منزلت آن در سطح و در سلسله مراتب سازمانی و ارزشی جامعه، حاکی از آن است که در واقع عظیم‌ترین دستگاه و نهاد ملی که باید چشم و دل و چراغ جامعه باشد، و همه خانواده‌ها و افراد جامعه بنحو مستقیم و غیر مستقیم با آن مرتبط و عزیزترین کسان خود را به آن سپرده‌اند، نهادی حاشیه‌ای، فراموش شده و تحقیر شده می‌باشد که نمی‌تواند نقش پویا و زنده‌ای را در حیات و تلاش و بالندگی جمعی جامعه ایفا کند و علیرغم اینکه زیرساختی‌ترین سنگ بنای تحولات جامعه در آن رقم می‌خورد،‌در سلسله مراتب ارزشی سازمان‌های کشوری، ‌سازمانی حاشیه‌ای و صغیر بشمار می‌آید که سایر سازمان‌ها با نگرش قیمومیت و فرادستی بدان می‌نگرند. اقتصاد آموزش و پرورش  بی تردید، پیشرفت و توسعه در نظام آموزش و پرورش مانند هر نهاد دیگری نیازمند یک محیط خاص با تدارک شرایط خاص آن بویژه وضعیت مالی و اقتصادی آن است‎.‎‏ نمی‌توان آموزش و پرورش را مهمترین رکن پیشرفت جوامع نامید ولی آن‌را به عنوان بزرگترین دستگاه هزینه ساز با نیروی زیاد معرفی کرد. نظام آموزشی نیازمند صرف هزینه است، اما چنانچه هزینه‌های صرف شده در آموزش و پرورش را به روش‌های «هزینه- فایده» با مقدار بازگشت سرمایه، مورد بررسی قرار دهیم، آنگاه به میزان سودآوری این سرمایه‌گذاری خواهیم رسید که نمونه آن مقایسه میزان بهره‌وری افراد با توجه به تحصیلات آنهاست. ‏ با توجه به سیاست‌های دولت و میزان بودجه آموزش‌وپرورش در نظام بودجه‌ریزی سالانه، اقتصاد آموزش‌وپرورش را از دو منظر می‌توان تعریف کرد: الف) نگاه نخست، نگاهی است که ورد زبان بسیاری از شهروندان و حتی برنامه‌ریزان است که اجرای اهداف آموزش‌وپرورش، بخش عمده‌ای از هزینه‌های دولتی را شامل می‌شود. این نگاه، بهره‌وری شهروندان امروز را ناشی از تحصیل آنها در مدرسه نمی‌بیند. بنابراین نظام آموزشی را یک دستگاه هزینه بر می‌داند که باید سعی در کاهش این هزینه داشت. ‏ ب) نگاه دوم، تمامی فعالیت‌های اقتصادی را در نظر می‌گیرد که در مسیر فرآیند آموزش و پرورش ایجاد می‌شود و تمامی صنایع تولیدی و بازرگانی در ارتباط با نظام آموزشی را دربرمی‌گیرد که اگر جریان آموزش و پرورش را حذف کنیم، صرفه اقتصادی و گاه ماهیت وجودی این صنایع به میزان بالایی کاهش یافته و یا از بین خواهد رفت. ‏ به استناد قانون اساسی، اتکای عمده منابع آموزش و پرورش ما بر منابع دولتی است، بودجه رسمی آموزش و پرورش، نزدیک به هفت هزار میلیارد تومان است و عملکرد بودجه‌ای ما نزدیک به 13 هزار میلیارد تومان را نشان می‌دهد یعنی برآیند نظام آموزشی دو برابر وظیفه‌ای است که براساس بودجه رسمی به آن محول شده است و این برآیند در هیچ دستگاهی دیده نمی‌شود در حالی که این فعالیت افزوده شش هزار میلیارد کسر بودجه تاریخی برای آموزش و پرورش رقم زده است. ‏ از سوی دیگر، این منابع محدود هم که به موقع توزیع نمی‌شود، نظام آموزشی را با مشکل روبرو می‌کند و در نتیجه در میزان بهره‌وری دچار افت می‌شویم. پس باید بودجه نظام آموزشی را با وظیفه‌ای که در جامعه ایفا می‌کند، برآورد کرد. نقش بی بدیلی که هیچ دستگاهی حتی آموزش عالی نیز این کار را انجام نمی‌دهد. ‏ نقش آموزش و پرورش در تحقق ارزش های فرهنگی  الف) پایداری ملت‌ها و ارزش‌های ملی: کشورما شامل اقوام و مذاهب مختلفی است، که همگی آنها در کنارهم ملت ایران را تشکیل می‌دهند. تمام احساسی که دانش آموزان نسبت به کشور پیدا می‌کنند در دوران کودکی یا نوجوانی خود از آموزش و پرورش فرا می‌گیرند.  ب) فرهنگ‌سازی نظام‌های اجتماعی: آموزش و پرورش، نظام‌های اجتماعی را شکل می‌دهد. دانش آموزان از همان روزهای نخستین ورود به مدرسه برای خود افراد و گروه‌هایی را انتخاب کرده و با آنها به تعامل میپردازد که در سال‌های اخیر دستگاه‌هایی خارج از نظام آموزشی با نظام مندی آنها برای اجرای اهداف خود از گستردگی این گروه‌ها استفاده کرده‌اند. به‌عنوان مثال وزارت بهداشت، مقررات بهداشتی خود را از طریق مدارس می‌تواند توسعه دهد. پلیس راهنمایی و رانندگی طرحی با نام همیار پلیس را با همکاری آموزش و پرورش اجرا می‌کند، و این امر سبب شده تا بسیاری از حوادث کاهش یابد که با هیچ برنامه‌ای نمی‌توانست به این نسبت از موفقیت برای کنترل حوادث رانندگی برسد. ج) نقش آموزش‌وپرورش بر نظام سیاسی کشور که عبارتند از: ‏‏ 1- ایجاد یگانگی سیاسی در جامعه.‏‏ 2- مدرسه، مشروعیت اقتدارنظام سیاسی را انتقال می‌دهد. به کودکان می‌آموزد که نماد سیاسی کشور خود را بپذیرند و نسبت به اقتدار سیاسی و حکومت وفادار باشند. آموزش وپرورش می‌تواند به تغییر در نظام سیاسی از طریق کارکرد تربیت اعضای جدید کمک کند مثل گزینش و تربیت رهبران سیاسی که در کشورهای در حال توسعه اهمیت دارد. مدرسه عامل مهمی در وحدت قومی به شمار می‌آید به ویژه برای کشورهایی که تازه به استقلال رسیده‌اند ودارای جمعیت ناهمگون از لحاظ زبان یا قوم هستند. ‏‏ 3- آخرین کارکرد سیاسی آموزش وپرورش رسمی از گروهای ذی نفع است که این گروها می‌کوشند تصمیم گیری‌های سیاسی را تحت تاثیر قرار دهند مثل انجمن‌های دانشجویی.‏ با این اوصاف، آموزش‌وپرورش، نتوانسته خدمات و مطالبات خود را به درستی گزارش کند و قانونگزاران هم به استناد اصل 30 قانون اساسی، این خدمات را وظیفه نظام آموزشی می‌دانند. بنابراین، تمامی آنها که نقش آموزش‌وپرورش را اساسی می‌دانند اما در هنگام عمل آن‌را هزینه بر دانسته و توجه نمی‌کنند که اگر آموزش پرورش زیاد است اما زیادی نیست. ‏ آموزش و پرورش درکشورهای توسعه یافته  بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه ی این کشور ها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است. در دنیای امروز که علم و تکنولوژی با رشد و گسترش وسیع و جهان شمول به عنوان عامل مهم و اساسی در فرایند رشد و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری به حساب می آیند، نهادها و نظام های آموزش و پرورش نقش بس عظیم و پراهمیتی را به دست آورده اند. توجه روزافزون به نوع و گسترش آموزش ضرورتی انکارناپذیر است که ناشی از آهنگ سریع تغییرات در عرصه های مختلف فعالیت های اقتصادی، اجتماعی جوامع می باشد. برای رسیدن به آگاهی و سواد، امروزه دیگر بینش و ضرورت آموزش و پرورش در بسیاری از کشورها کاملاً شناخته شده و تلاش آنها در جهت بهبود این رکن اساسی و انسان ساز جوامع است و مستلزم رسیدن به این باور است که امروز دانایی، و توانایی است.  پیاژه عقیده دارد:«هدف اساسی آموزش و پرورش بار آوردن افرادی است که بتوانند دست به کارهای خلاق و تازه برنند، نه اینکه فقط به تکرار کارهای گذشتگان بپردازند. غرض، ساختن اشخاصی است که خلاق، مخترع و کاشف باشند». آگوست کنت پدر علم جامعه شناسی می گو ید: «پیشرفت و ترقی بشر به آموزش و پرورش صحیح بستگی تمام و کمال دارد زیرا تعلیم و تربیتی صحیح است که حس تفاهم را بین افراد پرورش می دهد». وارد جامعه شناسی آمریکایی معتقد است:«تعلیم و تربیت در پیشرفت اجتماع اثر فراوان دارد زیرا اگر انسان صحیح پرورش یابد، قادر به حل مشکلات موجود خود خواهد بود و مشکلاتی را که در راه پیشرفت و ترقی اقتصادی و اجتماعی است، از بین خواهد برد». جهان امروز دریافته است که آموزش افراد نوعی سرمایه گذاری ملی است و هرکشوری که در این راه تلاش بیشتری نماید، بدون شک از رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیشتری در آینده برخوردار خواهدشد. سرمایه انسانی که در نتیجه آموزش حاصل می شود از مهم ترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی به شمار می آید. هاربیسون در این زمینه اظهار می دارد: « منابع انسانی پایه های اصلی ثروت ملت ها را تشکیل می دهد. سرمایه و منابع طبیعی عوامل تبعی تولیدند در حالی که انسان ها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم می سازند، از منابع طبیعی بهره برداری می کنند، سازمان های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را متراکم می سازند». هدف توسعه تغییر و دگرگونی مطلوب و همه جانبه در زمینه های اقتصادی،اجتماعی،سیاسی و فرهنگی می باشد که آن نیز بستگی به پرورش مغزهای آموزش یافته داردکه می تواند تحقیق کنند،نوآوری داشته باشند و خود و جامعه را با محیط مناسب سازگار نمایند. آموزش و پرورش عامل اصلی و یکی از ارکان آن، معلمان، می توانند نقش بسزایی را در راه توسعه کشور ایفا نمایند. چالش‌های آموزش و پرورش ایران آموزش و پرورش ما با کمبود معلم مواجه نیست، بلکه با توزیع نامناسب معلمان مواجه است که باعث ایجاد نیروی مازاد در مناطق برخوردار و کمبود معلم در برخی مناطق محروم شده است وسیاست های استخدامی این وزارتخانه نتوانسته تا کنون این معضل را حل کند.  آموزش و پرورش در زمینه کیفیت آموزشی دچار مشکل است و بخشی از ضعف کیفیت آموزشی، به چگونگی جذب، آموزش و نگهداشت معلمان بر می گردد. اغلب معلمان آموزش های لازم برای حرفه معلمی را ندیده اند و در طول خدمت به ندرت در کلاس های ضمن خدمت، اطلاعات و دانش و روش های آموزشی خود را بازنگری و اصلاح کرده اند. انگیزه شغلی معلمان و دلبستگی حرفه ای آنها، پایین است، معلمان بطور مستقیم و غیرمستقیم نارضایتی خود را از اوضاع معیشتی ابراز می کنند، اغلب معلمان حقوق و مزایای پایین را عامل بی انگیزگی خود معرفی می کنند. یکی از جنبه های متناقض، نسبت هزینه های پرسنلی به سایر هزینه ها در بودجه وزارت آموزش و پرورش است. به طور متوسط در ده سال گذشته ۹۰ درصد اعتبارات وزارتخانه صرف پرداخت حقوق و مزایای پرسنل شده است. با این وجود پرسنل آموزش و پرورش حقوق و مزایای خود را به هیچ وجه کافی نمی دانند و دائما خود را با کارکنان دیگر دولت مقایسه کرده و احساس تبعیض آنها را رنج می دهد(عبدالهی، شیرزاد). از دیگر نکات مورد بررسی نظام آموزشی کنونی کمبود انگیزه و رغبت در معلمان در تمامی مقاطع آموزشی از پیش دبستانی تا دبیرستان است معلمان ما احساس داشتن یک هویت شغلی و حرفه ای مستقل را نداشته تنها به عنوان یک شغل صرف نظر از نوع و داشتن عرق به آن به فعالیت مشغولند این مساله در میان معلمان جوان متاسفانه بیشتر است این افراد بدون داشتن دید حرفه ای به شغل خود و بدون داشتن احساس ارزشمندی و اینکه با این حرفه قادر به تولید ارزش افزوده هستند معلمی را نه از روی عشق و علاقه که انتخابی تنها با هدف داشتن یک شغل عنوان می کنند که این موضوع موجب اختلال در روند توسعه انسانی و تربیت نیروی انسانی خواهد شد. اگر می خواهید ببینید کشوری توسعه یافته است یا نه؟ به کارخانه ها و صنایع آن نگاه نکنید، کافی است سری به مدارس آن بزنید سرمایه های ما در چاه نفت یا در بانک ها نیست، سرمایه های ما در دبستان ها نشسته اند. در مدل های اقتصادی نیز آموزش را به عنوان سرمایه اجتماعی وارد می کنند و کمتر مدل رشدی وجود دارد که این نقش را نادیده بگیرد. سرمایه های انسانی مهم ترین دارایی یک ملت است و همه باید از فرصت های برابر برای رشد و شکوفایی فردی بهره مند بشوند، نباید به صورت گلخانه ای تعداد اندکی تحت حمایت قرار گیرند و خیل عظیمی از استعدادهای نامکشوف در کشتی بحران زده مدارس معمولی هدر روند، که مشابه همین اختلال را در سیستم آموزش و پرورش برای مدارس هیئت امنایی هم می توان مثال زد، جالب است بدانیم با همه مدارس رنگ و وارنگ، سهم تولید دانش و دانایی ایران در سطح جهان حدود پنج صدم درصد است و این در حالی است که سهم تولید دانش و دانایی آمریکا ۳۶/ کل تولید دانش درجهان است. وقتی آمریکا ژاپن را با خاک یکسال کرد و نابود، ارتش و سرباز و پلیس و همه چیز رااز آنان گرفت ژاپنی ها فقط دو تا کار اساسی انجام دادند یکی بها دادن به معلم تا حد افسانه ای و دوم بها دادن به کار فوق برنامه و فعالیت های گروهی ؛ به همین سبب در ژاپن بالاترین منزلت اجتماعی و حقوق را معلمان دارند. شما هیچ طبقه یا قشری را در ژاپن نمی بینید که مرتب در معرض داوری مردم قرار گیرد. نکته دیگر اینکه وقتی ما بدانیم که زیربناهای فرهنگی جامعه و ستون های پدید آوردن آن معلمین هستند، طبیعی است که باید از لحاظ اقتصادی به آنها توجه شود. به هر صورت خشت اول در شکل دهی شخصیت افراد در اختیار این قشر قرار دارد، بر همین اساس به معلمین باید توجه ویژه ای شود. این توجه فقط از لحاظ اقتصادی مطرح نیست، بلکه از نظر اخلاقی، معرفتی همواره شأن بسیار بالایی را به معلم و شغل معلمی می بخشد. در نگاه ژاپنی ها معلمی شغلی است که با دلها سروکار دارد از این رو میجی معمار ژاپن موفق عنوان می کند: هر فردی که تعلیم می دهد معلم نیست. فردی معلم است که بتواند بر روی قلب و روح افراد تأثیر بگذارد. گزینش سخت معلم و عدم نیاز مالی معلم در صدر برنامه عالی ژاپنی ها قرار گرفت این شد که ۲۵ سال بعد قدرت اول اقتصادی دنیا شد و از لحاظ تربیت نسلی پویا و خلاق و سخت کوش و اخلاق مدار کاملا موفق به طوری که وقتی سونامی آمد، اخلاق اجتماعی و همبستگی عمومی، ایثار و از خودگذشتگی رعایت حال مسن تر ها و کودکان و زنان از جانب مردم بخصوص نوجوانان و جوانان، داشتن وجدان کار، عدم پارتی بازی و فقدان دریافت رشوه، پذیرش خطا و جبران اشتباه و حفظ حریم ها و سنت ها در جهان الگو می شود. و این در مالزی پیشرفته مهات ماتیر محمد هم تکرار می شود همان مالزی بحران زده ۴ دهه پیش می شود پدیده و زبانزد ! نتیجه گیری آموزش و پرورش رکن اساسی و بنیان توسعه همه جانبه در آرمان شهر هر کشوری محسوب می شود، آرمان شهری که تربیت یافتگان آن و تولید و خروجی نسلی که موارد زیر را مد نظر قرار بدهد: نسلی تربیت شود که به هویت ملی خود علاقه مند باشد و در مواقع خطر و تهدید خود را نبازد و به جانبازی در راه فرهنگ و اصالت و دفاع سرزمینی افتخار کند، چگونه زیستن و چگونه با هم زیستن را بلد باشد و در هنگامه مشکلات آنچه برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد و بنی آدم اعضای یگدیگرند را بخوبی پذیرا باشد. نسلی تربیت شود که محیط زیست و منافع و منابع ملی را دوست بدارد و در نگاهداری و نگاهبانی آن کوشا بوده واز ضربه های سهوی و عمدی به طبیعت، منابع آب، ناهنجاری در زمین، آلودگی محیط زیست به هر شکل ممکن خوداری نموده و در مبارزه با کجروی های احتمالی خود را موظف ومسئول بداند. نسلی تربیت شود که مهارت های زندگی و آداب اجتماعی را بلد باشد و از قوانین بخشی و بین بخشی فردی و عمومی آگاهی داشته باشد و همواره قانون و اجرای آن را اصل بداند. آموزش و پرورش محور توسعه و سنگ زیربنایی در استقلال کشورهاست که برهمه نهادها و دستگاه های جامعه تاثیر می گذارد و توسعه کشورها در تمامی ابعاد نیازمند توجه به آموزش و پرورش است. امروز آموزش و پرورش از نظر شیوه‌کار و مسئولیتی که در زمینه انتقال اطلاعات به مردم دارد تا حدی متفاوت از دوره های گذشته است. با قرار گرفتن در عصر ارتباطات تغییرات بسیار بنیادینی را در زندگی مردم شاهد هستیم، اگر در گذشته انتقال بسته‌های ارتباطی مسئله اساسی برای معلمان بوده امروزه همه تلاش و کوشش کشورها درکه توسعه خلاقیت و کارآفرینی است که در این میان مدرسه را به عنوان محلی برای توانمندسازی، رشد خلاقیت و ایجاد روحیه کارآفرینی در نظر گرفته اند. همه کشورها منابع انسانی و انرژی لازم را برای توسعه و پیشرفت در اختیار دارند ولی آن چیزی که لازمه این امر مهم است ذهن همگرا برای آبادانی و پیشرفت کشورهاست که آن هم در دوره ابتدایی نهفته است. پیشگیری از برخی آسیب‌های اجتماعی را باید در دوره‌ ابتدایی شکل بگیرد تا شاهد رعایت مقررات و قوانین و همچنین کاهش جرم و جنایت در جامعه باشیم. نقش آموزش و پرورش دراعتلای جوامع امروزی بسیار مهم و با ارزش است ومعلمان در قامت هدایتگران این عرصه، بار سنگین این مسئولیت را در پرورش استعدادهای درونی و پایبندی و تعهد به آرمان ها و باورهای دینی و انسانی بدوش می کشند، معلم کلیدی ترین نقش را در توسعه و پیشرفت جامعه برعهده دارد و توسعه پژوهش و نوآوری در جامعه نیازمند نظام آموزشی برنامه محور و علمی است. تحقیق و پژوهشدر کنار آموزش می تواند یکی از اهداف بسیار مهم آموزش و پرورش باشد و مدارس، معلمان در این میان دارای وظیفه بسیار مهم و حساسی هستند که می توانند علاوه بر فعالیت های تحقیقاتی، روح و انگیزه تحقیق و روش های درست پژوهش را میان دانش آموزان نهادینه سازند. آموزش و پرورش زیربنای هر نوع توسعه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است و بدون توجه ویژه به نقش نظام آموزشی هیچ تحولی امکان‌پذیر نیست. خوشبختانه در سالهای گذشته به منظور بهسازی و تحول در نظام آموزشی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تدوین و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است. بدیهی است مهم ترین و اساسی ترین کار پس از تدوین سند بنیادین، برنامه ریزی مناسب در اجرای صحیح و درست اهداف و راهبردهای آن می باشد و امید می رود در آینده ای نه چندان دور معلمان و دانش آموزان کشور طعم تحول بنیادین در نظام آموزشی را بچشند. بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است.  در دنیای امروز که علم و فنآوری با رشد و پیشرفت سریع در جهان به عنوان عامل مهم و اساسی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری به حساب می آیند، نهادها و نظا م های آموزش و پرورش نقش مهم و قابل توجهی را ایفا می¬کنند.  توجه روزافزون به نوع و گسترش آموزش و پرورش ، ضرورتی انکارناپذیر است که ناشی از آهنگ سریع تغییر در عرصه¬های مختلف فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و … جوامع می باشد و عدم توجه کافی به آن نهایتاً تنگناها و مشکلات عدیده ای را فراروی رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایجاد خواهد نمود. نقش آموزش و پرورش در توسعه پایدار تنها به مسائل زیست محیطی محدود نمی شود. این نقش شامل توسعه مهارت های زندگی میان افراد جامعه نیز می شود که نقش مهمی در توسعه فردی دارد. نباید فراموش کنیم که توسعه در هر جامعه ای از ذهن توسعه یافته آغاز می شود و مادامیکه محوریت منابع و فعالیتها بر مقوله آموزش افراد واقع نگردد، نمی توان با صرف هزینه های هنگفت در حوزه های دیگر انتظار نیل به اهداف توسعه پایدار را داشت. بنابراین حمایت دولتمردان و سیاستگزاران کشور، تدوین سیاستها و قوانین مناسب، اقدام مسئولانه افراد و اجتماعات همه و همه برای ایجاد بستر لازم جهت ارتقاء وضعیت آموزش و پرورش در کشور ضرورتی مهم و انکار ناپذیراست







منبع : امتدادنیوز 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار