برخلاف ظاهر آرامش، درونی به هم ریخته و روانپریش داشت. در تمام مدت بازجویی از افرادی صحبت به میان آورد که به گفته خودش از 25 سال قبل همواره و همه جا در کنارش بودهاند والبته با دستورهای مختلفشان زندگیاش را به هم ریختهاند. افراد ناشناسی که به او میگویند چه کند و او هم همه آنها را مو به مو انجام میدهد. صداهایی که با او همراه هستند و به قول خودش به او فرمان دادهاند که مادرش را هم بکشد.