به گزارش تابناک از اصفهان، پیکر زاون در کلیسای حضرت مریم (ع) برای انجام اعمال مخصوص تدفین مسیحیان، انتقال داده شد و پس از آن پیکر وی در قبرستان ویژه مسیحیان اصفهان به خاک سپرده شد.
شاگردان زاون با چشم هایی اشک، لباس هایی مزین به عکس استاد بر تن کرده بودند و بازار عکس های سلفی در این مراسم هم داغ بود.
زاون استادی جدی اما در عین حال دلسوز برای درس و شاگرد خود بود. تربیت هنرمند سر کلاس درس در اصفهان را به مهاجرت و یا زندگی در پایتخت که امکانات بیشتری برای کار او فراهم بود، ترجیح داد.
مراسم وداع در مقابل خانه هنرمندان، با درخواست مجری برنامه برای سکوت اختیار کردن و گریه های آرام دوست داران زاون، ادامه یافت تا اینگونه به شخصیت این هنرمند احترام بیشتری گذاشته شود.
علیرضا رضا داد (دبیر جشنواره بینالمللی فجر)، محمدمهدی عسگرپور (مدیرعامل خانه سینما)، محمدرضا اصلانی (مستند ساز)، هوشنگ حریرچیان (بازیگر)،عمار تفتی (بازیگر سینما و تلویزیون)، حسن اکلیلی (بازیگر)، جعفر پناهی ( کارگردان و فیلمنامهنویس)، رسول صدرعاملی (کارگردان و فیلمنامهنویس)، احمد طالبینژاد (نویسنده و منتقد سینما) و مدیران و مسئولان شهر اصفهان از جمله افرادی بودند که در مراسم پدر فیلم کوتاه ایران حضور داشتند.
محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه سینمای ایران که یکی از سخنرانان آئین بدرقه قواکاسیان تا آرامگاه ابدیاش بود زاون را مرد چند وجهی سینمای ایران توصیف کرد و بیان داشت: از این پس در بین اهالی سینمای ایران کمتر کسی را میتوان یافت که همه ویژگیهای زاون را داشته باشد.
وی که معتقد است زاون قوکاسیان تمام عمر خود را در پی طلب علم گذراند، ابراز داشت: زاون در عین سادگی استادی مسلط و محقق و انسانی شریف بود.
علیرضا رضا داد، دبیر جشنواره بینالمللی فجر نیز که از دیگر سخنوران آئین خاکسپاری زاون قوکاسیان بود دانشجویان زاون را نهالان نوپای سینمای کشور دانست و افزود: شاگردانی که زیر دست زاون تربیت شده باشند میتوانند به خوبی نهال فرهنگ و هنر کشور را آبیاری کنند.
سید مهدی سیدین نیا، رئیس حوزه هنری اصفهان نیز در این آئین از مهربانی و ادب پدر سینمای کوتاه ایران سخن گفت و ادامه داد: زاون قوکاسیان هیچگاه به هیچ دین و آئینی بی احترامی نمیکرد و همیشه برای ارزشها و آداب اطرافیانش ارزش قایل بود.
عمار تفتی که هرگز زاون قوکاسیان را از نزدیک ندیده و حتی یکبار هم با وی سخن نگفته بود حضور خود در آئین خاکسپاری این استاد بزرگ را افتخاری دیر هنگام دانست و بیان داشت: متاسفانه در طول زنده بودن این استاد افتخار ملاقات با وی را نداشتم ولی بارها کتابهایش را مطالعه کردهام.
براستی چگونه می شود برخی از استادان و هنرمندان آنچنان ماندگار می شوند که مراسم وداع با آن ها پرشورتر از مراسم دیدار با بعضی از مدعیان دروغین عرصه فرهنگ و هنر می شود؟