آنچه که در زیر آورده شده است یادداشت ارسالی مخاطبان تابناک کهگیلویه و بویراحمد است و این سایت محتوای آن را تایید یا تکذیب نمی کند. شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب بیان کنید.
گاهی با خود فکر می کنم که کدام علائم حیاتی را در میان اصلاحات کهگیلویه بیان کنیم که نشان از زنده و پویا بودن این جریان در کهگیلویه بزرگ داشته باشد!
واقعیت این است که این جریان در هیچ نقطهای که سیاسیون و نخبگان بی شمار این جریان آماده مطرح شدن و نتیجهگیری از آن همه تلاش پر حرارت را داشتند ، موفق نبود و در کمال ناباوری از گردونه سیاست کهگیلویه ، به راحتی آب خوردن حذف شدند آن هم به گونه ای که در شآن هیچکدام از نخبگان سیاسی این حوزه نبود!
در ماجرای انتخابات های متعدد ، جریان ریشه دار با نخبگان خوب سیاسی و فرهنگی همیشه آویزان یک چهره قدر غیرسیاسی بودند ، گاهی از موحد معامله گر شکست می خوردند و گاهی با ائتلاف با عدل هاشمی ، نخبگان خود را سنگ روی یخ کرده اند!
شاید اوج موفقیت اصلاحات کهگیلویه را در زمان عدل هاشمی اصولگرا دیده باشیم ! به گونه ای که تنها زمان بر منصب نشستن برخی چهره های نخبه اصلاحات در همین دوره بوده باشد که آنهم با استفاده از چشم پوشی عدل هاشمی از مدیریت نیروهای جریانی نزدیک به خود از این پست و مقام ها بوده است نه از قدرت نفوذ «منطقیان و لاهوتی»!
پس از جداشدن حوزه انتخابیه کهگیلویه از گچساران و سپردن مدیریت جریان اصلاحات از حاج بهرام تاجگردون به دست لاهوتی و منطقیان، بر عکس آنچه که همگان در خصوص یک رهبری خوب و مقتدر ، انتظار داشتند ، مدیریت جریان اصلاحات وارد بازی های احساسی و قومیت گرایانه دو لیدر که خود را اکنون لایق تر از دیگران برای به سرمنزل مقصود رساندن اصلاحات و اصلاح طلبان می دانستند ، شد. اما از همان روزهای جدایی دو حوزه گچساران و کهگیلویه از هم مسائلی بوجود آمد که باعث شروع تنش و دودستگی کامل بین دو لیدر کهگیلویه ای اصلاحات شد.
آن روزها برخی معتقد بودند که بین جریان لاهوتی و بهرام تاجگردون مشکلاتی بوجود آمد که دلیل آن یک تقاضای تحقیر کننده جریان اصلاحات کهگیلویه بود و لاهوتی به شدت مخالفت کرد و کار به جدل های بیشتر انجامید. نقل است که پس از تفکیک این دو حوزه ، بهرام تاجگردون خواستار کاندید شدن یک خانم از بستگان خود در حوزه کهگیلویه و حمایت منطقیان و لاهوتی از وی بود که البته با واکنش تند لاهوتی مواجه شده و وی این تقاضای بهرام تاجگردون را تحقیر آمیز برای حوزه کهگیلویه خوانده است . در آن زمان خبری از شبکه های اجتماعی یا رسانه های تاثیرگذار نبود اما آنچه شفاها برخی اعلام کردند این نقل بوده است.
البته وجود اختلاف در همان ابتدای جدایی را منطقیان در یک گفتگو بیان کرده است . وی اشاره به این داشته است که "تا زمان وجود تاجگردون درکهگیلویه مشکلی با هم نداشتیم اما پس از جدایی دو حوزه ، لاهوتی جلسات جداگانه ای گرفت و وقتی قرار شد که من یا سید رضا توفیق رهبری جریان را برعهده بگیریم و کاندیدا شویم وی مخالفت کرد". این قرائت وجود اختلاف از طرف منطقیان نشان دهنده زمان شروع است اما دلیل از طرف منطقیان مربوط به مورد بالا است ولی از طرف لاهوتی تاکنون موضع گیری دلیل شروع اختلافات بیان نشده است . تنها چیزی که به عنوان دلیل ساز جدایی و مخالفت لاهوتی بیان شده که آن هم تاکنون تایید نشده است مربوط به همان انتظار تاجگردون برای معرفی شخصی از بستگان خود برای حوزه کهگیلویه است.
ماجراهای سیاسی دو دهه پیش تاکنون تفاوت های زیادی در شکل و محتوا پیدا کرده است . اکنون جریان اصلاحات دارای نخبگانی است که اگر بگوییم در طراحی و برنامه ریزی ، سیاسیون دهه ی اول انقلاب به گرد پای آن ها هم نمی رسند چیزی به گزافه نگفته ایم اما متاسفانه همه ی این نخبگان در سایه ی اختلافات این دو لیدر اصلاحات نتوانسته اند رشد کنند و متاسفانه بیشتر آنان دوره مهم و تاثیرگذار جوانی خود که می توانستند با انگیزه و تاثیرگذار در توسعه منطقه باشند را پشت سر گذاشته و حوصله ورود به عرصه سیاسی را نداشته باشند و باز هم باید گفت متاسفانه برخی از این افراد فقط به سمت انتقاد و نق زدن رفته اند و عملا خاصیت تاثیرگذاری خود را از دست داده اند!
سوال دیگری که همیشه ذهن را درگیر می کند این است که چرا نخبگان جریان اصلاحات کهگیلویه که همیشه ادعای روشنفکری و آگاه بودن به علم روز را دارد تاکنون حتی یکبار اعتراضات خود را در قالب مباحث اقتصادی یا فرهنگی بیان نمی کند و همیشه محصور تفکر سیاسی آن هم در قالب سهم خواهی است ؟! آیا واقعا نخبگان این جریان فقط حرف می زنند و هیچ ایده ای در پشت سخنان خود ندارند؟ یا اینکه این دو لیدر اصلاحات فقط حرف زدن از جدل های سیاسی را به این نخبگان قالب کرده اند؟
در واقع باید بپذیریم که بهترین مغزهای این استان متعلق به حوزه کهگیلویه بزرگ بوده است اما متاسفانه درگیر دو بازی سیاسی ، یکی جنگ و جدل های عجیب اصلاحات و اصولگرا و دیگری جنگ و جدلی شدیدتر بین دو گروه قومی قبیله ای اصلاحات ، شده است. به همین دلیل باید گفت :از دیگ «لاهوتی و منطقیان» آبی برای نخبگان اصلاحات جوش نمی آید!
محمدی