بیش از یک قرن گذشته... از روزی که نمایندگان اولین مجلس مشروطه، در تصویب «قانون بلدیه»، حق رای را از زنان سلب کردند، تا امروز که زنان میتوانند کاندیدای عضویت در شورای شهر و شهرداریها باشند و به وزارت برسند، بیش از صد سال میگذرد.
صد سال پر از سکوت و فریاد، سکوت زنان زمان مشروطه تا فریاد زنان در انقلاب و حالا در پست های مدیریتی و وزارتی.... فریادی از جنس قدرت...
این روزها اما بازهم ورود زنان به پست های مدیریتی سروصداهایی به پا کرده، امروز محمدباقر قالیباف در حکمی که روز گذشته خبر آن منتشر شد، "نرگس معدنیپور"، مدیرکل امور بانوان شهرداری را به سمت شهردار منطقه ١٣ تهران منصوب کرد.
شهردار تهران که در ١٢ سال گذشته با وجود قول خودش برای دادن سهم ١٠ درصدی از مدیریت شهری تهران به زنان، جز چند مدیر زن، توجه و اقبالی به این موضوع نداشت، یکباره در ماههای پایانی این دوره مدیریت شهری، برای اولین بار یک شهردار زن را برای یکی از مناطق تهران انتخاب کرد. طبق آخرین اعلامی که روی پورتال شهرداری هم قرار گرفته است، تعداد انگشتشماری مدیر زن در رتبه ١٦ یعنی تا سطح مدیرکل قرار دارند. در رده ١٥ به عنوان معاونان مناطق و مدیران اداره کل، ٣٠ تا ٤٠ نفر و در رده ١٤ که شهرداران نواحی هم در آن رده قرار دارند، حدود صد نفر از زنان مدیر حضور دارند و این اعداد در مقابل نزدیک به ٤٠ هزار نیروی رسمی و پیمانی و ... در شهرداری تهران بسیار ناچیز است و در عینحال با قول ١٠ درصدی شهردار برای سهم زنان از مدیریت شهری فاصلهای بزرگ دارد.
شهردار تهران نهتنها در جریان حواشیای که موضوع تفکیک جنسیتی در شهرداری به وجود آورد، روند سیاستهای کلی خود و اعتماد به مدیران زن را تغییر نداد و پای غیرت را درباره کار زنان و مردان در کنار هم وسط کشید؛ بلکه در تغییرات گستردهای که از نیمه سال گذشته تا نیمه اول امسال در مدیریت مناطق و معاونتها شروع کرده بود، هم سهمی برای زنان لحاظ نکرد.
این انتصاب قالیباف در شرایطی انجام شده است که او تیرماه سال ٩٣ در سخنان خود بهعنوان سخنران پیش از خطبهها در نماز جمعه تهران گفته بود: "ما غیرت دینی داریم. حرف ما این است که نباید اجازه دهیم یک خانم در طول زمان معاشرت بیشتری با نامحرمان داشته باشد تا با محرمان خود و شوهر و فرزندش؛ زیرا این موضوع کانون خانواده را تحتتأثیر منفی قرار میدهد".
در ١٢ سال گذشته که قالیباف بر مسند مدیریت شهرداری تهران بوده است، جز چند مدیر زن مسئولیت دیگری را به زنان نداده است. تعداد انگشتشمار مدیران زن که در سطوح بالای مدیریتی شهرداری تهران بودهاند، شامل سهیلا صادقزاده، معاون اجرائی اداره کل شهرسازی و طرحهای شهری معاونت شهرسازی، نرگس معدنیپور در اداره کل امور بانوان، زمانی در اداره سلامت، فهیمه فیروزفر در ستاد توانمندسازی و زهرا مشیر به عنوان مشاور شهردار و رئیس ستاد توانمندسازی زنان شهرداری تهران بوده است. برخی از این افراد مانند زهرا مشیر که همسر شهردار تهران است، سالها در این مسئولیت حضور داشتهاند.
اگرچه در ١٢ سال اخیر هیچ شهردار زنی در تهران انتخاب نشده است اما تا قبل از سال ٨٢، تهران، شهردار زن داشته و زهرا صدراعظمنوری به مدت هشت سال با حکم غلامحسین کرباسچی، شهردار منطقه هفت تهران بود. البته شهرداران زن در دیگر شهرهای ایران هم کم نیستند و اتفاقا سنوسال آنها و میزان تجربیاتشان آنقدرها زیاد هم نبوده؛ اما توانستهاند تاکنون تجربه خوبی در زمینه کاری خود به دست بیاورند.
سال ٧۵ و با حکم غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران، منصوب شد. "زهرا صدراعظم نوری" مسوول شهرداری منطقه ٧ پایتخت شد، اما وقتی محمود احمدینژاد به ساختمان بهشت رفت، یکی از نخستین کارهایش برکناری تنها شهردار زن ایران بود.
بعد از خانم صدر اعظم نوری، تا سالها هیچ شهرداری مدیر زن به خود ندید. تا اینکه سال ٨٢ و با رای اعضای شورای شهر املش، "مژگان نوری" طلسم را شکست و کلید شهرداری این شهر را تحویل گرفت. بعد از او خبر پشت خبر رسید که زنان دیگری در شهرستانهای مختلف به سطوح بالای مدیریت شهری رسیدهاند .
"مهری روستایی گرایلو" یکی از همین دسته بود که سال ٨٣ حکم شهرداری ساوه را دریافت کرد. او تا سال ٨۵ در این سمت باقی ماند .
در همین سال شهر مشهد هم برخورداری از شهردار زن را تجربه کرد. "شراره معدنیان" شهردار ناحیه ۶ مشهد شد. اما مدیریت او کوتاه بود و تنها ٣ ماه بعد میز ریاست را ترک کرد. درباره نحوه کناره گیری او حرف و حدیثهای زیادی وجود داشت.
اگر مشهد شهرداری یک زن را برنتافت، اهواز سال ٨٧ تصمیم دیگری گرفت و مسوولیت شهرداری منطقه ٢ را به "الهه موالیزاده" واگذار کرد. او عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه چمران بود.
یک سال بعد، کیلومترها آنطرفتر در تهران، دوباره یک زن عهده دار یکی از شهرداریها شد. "معصومه دادوند" کوهنوردی حرفهای، قلههای مدیریت شهری را هم فتح کرد و شهردار ناحیه ٣ منطقه ٢٢ تهران شد. بعد از او، "مژده صابری" نیز در فروردین ماه ٩١، اداره شهرداری منطقه ۵ را به دست گرفت .
تبریز هم از داشتن شهردار زن بینصیب نمانده است. "شیفته بدرآذر" کسی بود که در آذر ماه سال ٨٩، به مدیریت منطقه ٩ منصوب شد. شهرداری اما خیلی برای او عاقبت به خیری نداشت چرا که یک ما قبل از پایان دوره مدیریتش عزل شد .
درست در همان ماه و سالی که بدرآذر حکم گرفت، در "سرگز احمدی" حوالی شهر پارسیان استان هرمزگان اتفاق جالبی افتاد. برای اولین بار دختر ٢٣ سالهای به نام "شکوفه شهابیپور" به شهرداری انتخاب شد. او زمانی که حکمش را دریافت کرد، دانشجوی کارشناسی ارشد معماری در دانشگاه بندرعباس بود .
بذرآذر تنها شهردار جوان نبود. "فاطمه پژوهی" نیز هنوز به ٣٠ سالگی نرسیده بود که شهردار شهر مود از توابع شهرستان سربیشه دراستان خراسان جنوبی شد .
همچنین "مریم پاکزاد" آذر ماه ٩٢ موفق شد رای موافق ۵عضو شورای شهر لولمان را کسب کند و سر لیست جوانترین شهردار استان گیلان شود .
با این حال هیچ انتصابی به اندازه انتخاب "سامیه بلوچ زهی" خبرساز نشد. او دختری ٢۶ ساله، سنی و بلوچ است که در آذر٩٢ به شهرداری کلات (مرکز شهر سرباز) در استان سیستان و بلوچستان رسید. انتخاب او اتفاق منحصر به فردی بود. سامیه بلوچ زهی پس از قبول مسوولیت، به یک نشریه محلی گفت: " من زن بلوچی هستم که طلسم مدیریت در این شهر را شکستم (بهحق که چنین کرده است.) و امیدوارم با انتخابم شرایطی فراهم شود که نقش زنان در جامعه پررنگ شود."
و حالا "نرگس معدنی پور" به عنوان چهاردهمین شهردار زن ایران شروع به کار خواهد کرد. گذشته از خوشحالی برای چنین انتصابی در حوزه ی زنان ، موضوع دیگری که قابل توجه است اینکه انتخاب اولین شهردار زن پس از ١٢ سال برای یکی از مناطق تهران آن هم ٩ ماه مانده به پایان دوره شهرداری قالیباف و نزدیکشدن به انتخابات ریاستجمهوری و شورای شهر در سال ٩٦ دقیقا به چه معناست؟؟؟ آیا این تغییر رویکرد تنها ابزار تبلیغاتی انتخاباتی است؟؟؟؟؟