به گزارش تابناک البرز؛ خشونت! واژه ای که این روزها با رنگ نارنجی در آمیخته و در زمره همان رفتارهای شعاری شده که پس از یک هفته باز هم به فراموشی سپرده می شود. ژست منع خشونت از زنان گویا به تغییر رنگ پروفایل عده ای خاتمه یافته و به عنوانی لوکس مبدل گشته است. با این وجود برخی از زنان حوزه سیاست در حال تحقیق و تفحص هستند. زنانی که فعالیتشان صرفا منوط به شعار نشده و با آوردن دلایل کافی نظرات متناقضی ارائه می دهند.
خشونت علیه زنان چیست؟
در تعریف خشونت علیه زنان همه طیف های سیاسی دارای توافق نیستند اما به نظر متخصصان خشونت علیه زنان فقط به کتک زدن و تنبیههای جسمی گفته نمیشود. کلمات توهینآمیز، شک، بدبینی که در جماعت مردانه آن را خوشغیرتی میدانند همان خشونتی است که بر زنان - به اصطلاح مردان، «ضعیفه» - اعمال میشود و هیچگاه هیچکس نمیفهمد این زن از چه درد میکشد و چه میخواهد و چه رویاهایی در سر دارد. خشونت عليه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافيايی يافت می شود. اما در برخی از گروه ها شايع تر است
به نظر صاحبنظران خشونت آنگونه که در افکار عمومی تصور میشود، فقط محدود به پرخاشگری و تعرضات جسمی و فیزیکی نیست. اکثر مردم، کتکزدن و زخمی کردن و درگیریهای فیزیکی را به عنوان مظهر خشونت معنا میکنند در حالیکه دامنه تعریف و وجوه عینی خشونت لایههای گستردهتری از رفتار انسانی را دربرمیگیرد. لایههای درونی آدمی که پس کردار او پنهان میماند و به شکل ناخودآگاه در ساختار زبانی خود را لو میدهد. اگرچه خشونت جنسیت نمیشناسد اما همواره دو گروه از آدمیان یعنی زنان و کودکان بیش از مردان قربانی خشونت شدهاند. شاید خشونت به کودکان را بتوان ذیل تفاوت قدرتهای جسمی تفسیر کرد، اما خشونت علیه زنان را باید در جایگاه انسانی و اجتماعی آنان در بستر تاریخ پی گرفت.
آمارهای جهانی خشونت علیه زنان
نتایج چندین مطالعه جهانی هم نشان میدهد نیمی از زنانی که به دلیل قتل جان خود را از دست میدهند توسط همسران فعلی یا سابقشان کشته میشوند. طبق بررسی سازمان جهانی بهداشت در استرالیا، کانادا، اسرائیل، آفریقای جنوبی و آمریکا 40 تا 70 درصد از قربانیان زن توسط همسر یا نامزدشان کشته میشوند. در کلمبیا نیز هر شش روز یک زن به دست نامزد فعلی یا سابقش به قتل میرسد.
برآوردها نشان میدهد در سطح جهان از هر پنج زن یک نفر قربانی تجاوز یا تجاوز ناموفق در زندگیاش میشود. همچنین ازدواج در سنین پایین که خود نوعی از خشونت جنسی به حساب میآید در سطح جهان بخصوص آفریقا و جنوب آسیا رواج دارد. اجبار دختران به ازدواج یا مجبور ساختن آنان به داشتن روابط جنسی موجب میشود این قشر از جامعه در معرض بیماریهایی همچون ایدز قرار گیرند و از رفتن به مدرسه محروم شوند.
همچنین زنان مسن هم در معرض خشونتهای جنسی از طرف سربازان و نیروهای شورشی قرار دارند. تجاوز از گذشته به عنوان یک تاکتیک جنگی استفاده میشده و خشونت علیه زنان در طول جنگهای مسلحانه یا پس از آن وجود داشته است. در جمهوری کنگو تقریبا هر ماه 1100 مورد تجاوز گزارش میشود که به طور متوسط هر روز 36 زن و دختر مورد تجاوز قرار میگیرند.
وضعیت خشونت علیه زنان در ایران
خشونت علیه زنان در ایران با چالش هایی مواجه است. برخی ادعا می کنند که خشونت علیه زنان موردی و کم است و برخی دلایل متقن از آنچه در زیر پوست می گذرد دارند. به نظر دسته دوم، بیشتر زنان از ترس آبرو و سایر مسائل، خشونت را گزارش نمی کنند و البته آمار دقیقی در این ارتباط ثبت نمی شود و این به معنای عدم وجود خشونت نیست!
نظر اصولگرایان زن در مورد خشونت علیه زنان
فاطمه آلیا از اعضای جبهه پایداری در مصاحبه ای گفته که قضیه خشونت علیه زنان اخیرا به دلیل بحث اسید پاشی حساسیت بیشتری پیدا کرده است اما خشونت علیه زنان در ایران به صورت موردی پیش می آید . بیشترین قربانیان زن و خشونت علیه زنان در کشورهای غربی از جمله امریکا، فرانسه و انگلیس صورت میگیرد. در کشورهای غربی خشونت علیه زنان به یک رویه تبدیل شده است تا جایی که تعرض به خانم ها در ادارات و یا عدم وجود امنیت برای زنان در محیط های اجتماعی مخصوصا در طول شب به وضوح صورت می گیرد.
لاله افتخار دیگر بانوی سیاسی کشور که از اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبریاست ادعا می کند نیازی به تشکیل مرجع ملی صیانت از زنان در برابر خشونت نداریم و تاکنون هیچ سندی مبنی بر خشونت علیه زنان در کشور ندیدهایم!!
نظر زنان اصلاح طلب در مورد خشونت علیه زنان
آذر منصوری، فعال اصلاح طلب در این ارتباط نظر دیگری دارد. به نظر وی حملات اسید پاشی در اصفهان نماد بارزی از خشونت علیه زنان ایران است.این حملات زنگ خطری است که اگر توجه جدی به آن نشود ،به خصوص که اثرات جسمانی آسیب دیدگان هیچگاه ترمیم نخواهد شد ،آسیب های روانی آن تا مدت ها جامعه زنان ایران را در ناامنی قرار خواهد داد. به ویژه آنکه پس از طی مدتی طولانی همچنان دستگاههای نظامی و امنیتی کشور از شناسایی عوامل آن باز مانده اند. به نظر وی و بر اساس آمار به دست آمده در آن پژوهشها از هر پنج زن ایرانی یک نفر خشونت را تجربه کرده است و این افراد کسانی هستند که خشونت جسمی و روانی را از نظر گذراندهاند.
وی در مصاحبه خود با اشاره به واکنش زنان در برابر خشونت گفت: باید باور داشته باشیم که امروز در کشوری زندگی می کنیم که 35 درصد از خشونت های خانگی به پلیس گزارش می شود و این یعنی 65 درصد خشونت های خانگی توسط زنان به پلیس هیچ گاه اطلاع داده نمی شود و از 185 مورد شکایتی که زنان از عاملین خشونت علیه خود شکایت کرده بودند 128 مورد از شکایت خود منصرف شدند. این اتفاقات در حالی در کشور رخ می دهد که ما در ایران با فقر مددکاری رو به رو هستیم . در خارج از کشور تمام رسانه ها و ارگان های شخصیت ساز از جمله آموزش و پرورش به بحث درگیری و خشونت علیه زنان وارد شده اند و مدام در حال بررسی و رصد این موضوع در کشورهای خود هستند و ما در ایران نیز باید وارد این حوزه بشویم تا معضلات اجتماعی حوزه زنان کاهش پیدا کند.
شهیندخت مولاوردی، حقوقدان، فعال سیاسی اصلاح طلب، پژوهشگر و فعال امور زنان، معاون رئیسجمهور ایران در امور زنان و خانواده، اعتقاد دارد که متاسفانه با اتمام کار دولت هشتم گزارشهای این حوزه به کنار گذاشته میشود و در پایان دولت نهم و دهم، هیچ نسخهای از ۳۲ جلد گزارش نه در وزارت کشور و نه در مرکزی که ما در آن حضور داریم، دیده نمیشود اما بر اساس آمارها از هر ۳ زن، یک نفر در مقطعی از زندگی تحت خشونت فیزیکی، جسمی، روانی و یا جنسی قرار میگیرد که به شکل مواردی مانند خشونت خانگی، آزار در محل کار، تهدید در فضای مجازی، تجاوز و ... خود را نشان میدهد.