به گزارش خبرنگار تابناک کرمانشاه، استان آذربایجان غربی از طرف شمال و شمال شرق با جمهوری آذربایجان و ارمنستان، از غرب باکشورهای ترکیه و عراق، از جنوب با استان کردستان و از شرق با استان آذربایجان شرقی و زنجان همسایه است. بر اساس آخرین آمار تقسیمات کشوری این استان دارای ۱۲ شهرستان، ۲۸ بخش، ۱۴ شهر، ۱۰۳ دهستان و ۳۲۲۷ آبادی دارای سکنه میباشد و مرکز آن شهر تاریخی ارومیه است. استان آذربایجان غربی دارای آثار تاریخی و جاذبه های گردشگری متعددی است که در اینجا به بررسی ۴ اثر تاریخی این استان می پردازیم.
بازار ارومیه
بازار قديمى شهر اروميه در مجموعه بافت قديمى و در گوشه جنوب شرقى شهر قرار گرفته است. بازار ارومیه از آثار تاریخی این شهر است که قدمت آن به دوره صفویان میرسد. اين بازار همراه با تغيير شيوه زندگى، دستخوش تغييرات زيادى شده است. قديمىترين بخشهاى باقيمانده آن، از دوره صفويه به بعد مىباشد، به ويژه حمامهاى آن که متعلق به دوره زنديه و قاجاريه است. در بازار اروميه هر راسته و بخشى، از سبک و شکل خاص دوره خود پيروى کرده است. بقاياى به جا مانده، نمايانگر ذوق معمارى دورههاى مختلف است. عليرغم تنوع شکل طاقها، چشمه و گنبدها، مجموعه بازار از سادگى ويژهاى برخوردار است. به عبارت ديگر هيچ نوع تنوعى از حيث ساخت هنرى مانند کاشيکارى، گچبرى، سنگکارى و دربهاى قديمى چوبى در آن ديده نمىشود. مصالح تمام راستهبازار و چهارسوها از آجر انتخاب شده و اکثراً فاقد اندود ساده گچ است. این بازار دارای تیمچهها، حمامها، سراها و مسجدهای مربوط به دوران زندیان و قاجاریان است.
خانه انصاری ارومیه
منطقه آذربایجان غربی از دیرباز خانه و محل آرامش بوده و خانه انصاری با نمایی چهارگوش و کاشی کاری های فیروزه ای خود آرامش عجیبی را در وجود انسان جای می دهد. خانه انصاری در جبهه غربی شهر و بین خیابان مدنی ۲ و ۱۵ خرداد واقع شده است و به خاطر محاط بودن در میان ساختمان های مسکونی دید و منظر خود را از دست داده است. با توجه به فرم بنا و کتیبه هایی که در حاشیه ی کاشی های تزئینی به سال های ۱۳۳۰ و ۱۳۳۴ درج شده است مورخان قدمت آن را مربوط به اواخر دوره قاجاریه می دانند. ورودی از راهرو باریک (دالان کوچک) از جبهه شمالی به حیاط چهار گوش است که با درختان میوه و گل های رز پوشش و بخش هایی از آن با تقسیمات زیبای سنگ فرش آرایش یافته است. در جبهه جنوبی این خانه اشرافی باغ انگور است که بعدا از ایجاد بنا در یک فضای بزرگ با دیوار خشتی پایه های آجری به وجود آمده است. ساختمان در وسط حیاط و باغ روبه شمال به چشم اندازه زیبایی جلب توجه می کند. ورودی های آن از جبهه شمال شرقی و شمال غربی با راه پله های دو طرف سنگی و طاق های هلالی آجری است که به طبقه هم کف و طبقه اول و اتاق های دو ضلع شرقی و غربی، حیاط، باغ و واحد ساختمانی دیگری که در ضلع غربی این مجموع است می توان راه یافت.
دژ بسطام خوی
دژ بسطام در همسایگی روستای بسطام در غرب شهر قرهضیاالدین در بخش مرکزی شهرستان چایپاره و در نزدیکی شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی جای گرفته است. این دژ به دستور روسای دوم (۶۴۵-۶۸۵ پیش از میلاد) ساخته شده و یکی از مهمترین شهرهای اورارتویی زمان خود بوده است. این دژ پس از چیرگی قوم ماد بر این منطقه بهصورت متروک رها شده و تنها در دوران قرون وسطی (همزمان با دوره مغول) توسط گروهی از مسیحیان بکار گرفته شده که از آثار آنها نقش صلیب هایی روی صخرهها باقی مانده است. آثار دوره اورارتویی شامل ساختمان شرقی، محله مسکونی، قلعه، آثار پشت دژ و کانال آبرسانی است. کاوشهای باستان شناسی نشان میدهد که این دژ در مدت پنجاه سال و در سه مرحله ساخته شده و دارای معبد، بازار، جایگاه حکومتی، برج، بارو، دروازه و راههای پنهان خروج ویژه خود بوده است.
کلیسای مارخنه
کليسای مارخنه در روستاى جمالآباد بر سر راه گردنه و پادگان قوشچى واقع شده است. کليساى مارخنه به آشورىهاى روستاى جمالآباد تعلق دارد و از نظر فرم معمارى و ويژگىهاى خاص خود بىشباهت به ابنيه مذهبى مسيحيان دوره ساسانى نيست، چنانکه يکى از اسقفهاى آشورى به نام دکتر ضيا دشتو به استناد نوشتههاى ابن عبرى، اين کليسا را همزمان با کليساى قديمى گولان که به دوره ساسانى مربوط است، مىداند. اين کليسا نيز مانند ساير کليساهاى آشوريان دوره ساسانى، داراى تاقها و تاقنمایی با طرح بيضى است. مصالح آن عمدتاً سنگ است و صرفنظر از قسمت الحاقى ورودى که اخيراً با آجر کار شده، بقيه قسمتها را با سنگهاى لاشهاى احداث کردهاند. کليسا در جبهه خارجى فاقد هر گونه تزئينات است و تنها تزئين آن مجسمه سنگى قوچى است که در گوشه جنوب غربى کليسا قرار دارد و مشابه حجارىهاى دوران اورارتويى است. جبهه داخلى کليسا نيز با اندود ساده گچ پوشش داده شده است. کليساى مارخنه از حوادث روزگار مصون نمانده و بر اثر تخريب ساختمانهاى اطراف و تجديد بناى دائمى آنها، سطح اراضى مجاور کليسا نيز بالا آمده است، به طورى که در حال حاضر کف کليسا حدود ۱/۳۵ متر پايينتر از سطح زمينهاى مجاور است. کليساى ديگر جمالآباد، کليساى سورپ نشان است که اين کليسا متعلق به مسيحيان ارمنى است که جهت انجام فرايض مذهبى از آن استفاده مىکردند. در حال حاضر اين کليسا متروکه است و علت اساسى آن نيز مهاجرت ارامنه از اين روستا است. با توجه به سبک معمارى ديوارهاى جانبى، محراب و اتاقهاى طرفين، کليساى سورپ نشان متعلق به قرن هفتم هجرى قمرى است.