تابناک فارس به نقل از فارس: یکی از تلخ ترین اتفاقاتی که فعالان محیط زیست و کشاورزان و باغداران استان فارس در سال زراعی جاری پشت سر گذاشتند، فراوانی آتشسوزی در جنگلهای متراکم و مراتع و باغات و زمینهای کشاورزی این استان بود که علاوه بر خسارتهای زیست محیطی و مالی، تلفات جانی و انسانی بسیار دردناک و سنگینی را نیز به دنبال داشته است.
استان فارس یکی از غنیترین عرصههای زیست محیطی کشور بوده که به دلیل برخورداری از اقلیم آب و هوایی ویژه، گونههای مختلف گیاهی و جانوری را در خود جای داده است.
حفظ و حراست از این گونههای بیبدیل، یکی از مهمترین دغدغههای مردم استان فارس، به ویژه فعالان محیط زیست و حامیان طبیعت در این استان است.
گونههایی که در آتشسوزیهای بی سابقه و عمدی چند ماه اخیر در استان فارس، سوخته و از بین رفتهاند و به اذعان کارشناسان این حوزه، امکان جایگزینی و کاشت و رویش مجدد آنها بسیار ضعیف یا غیر ممکن است.
آتشسوزیهایی که بیشتر بر اثر دخالت مستقیم عامل انسانی و بیشتر در نقاط ویژه و برخوردار از جنگلهای متراکم و دارای گونههای خاص اتفاق افتاده است.
موضوعی که نه تنها حامیان طبیعت و فعالان محیط زیست، بلکه سازمانهای محیط زیست و منابع طبیعی که مسؤول مستقیم حفظ و حراست از این عرصهها میباشند را نیز گلایه مند و سردرگم کرده است.
چندی پیش، رؤسای ادارات کل محیط زیست و منابع طبیعی استان فارس در نشستی که با حضور فعالان محیط زیست در دفتر خبرگزاری فارس در شیراز برگزار شد، مهمترین عوامل بروز این آتشسوزیها را عوامل طبیعی یا سهل انگاری کشاورزان و چوپانان و دخالت بر هم زنندگان نظم و امنیت و... بیان کردند و از تشکیل پروندههای قضایی و برخورد با متخلفین نیز سخن به میان آوردند، هر چند نظر کارشناسان متفاوت است.
آنچه در این میزگرد بیان شد، گزارشی از فعالیتهای دو مجموعه برای پیشگیری و کنترل آتشسوزیهای پیاپی در استان بود.
انداختن آتش به جان جنگل و از بین بردن درختان، درختچهها و بوتهها در مراتع و جنگلهای بکر و متراکم استان فارس بیش از آنکه برگرفته از سهل انگاری و یا عوامل طبیعی احتمالی باشد، به منظور زمینخواری و تصاحب اراضی ملی صورت میگیرد.
شاید گفتن، شنیدن یا نوشتن یک خبر آتشسوزی به آن اندازه که برای مقابله کنندگان با آن قابل درک و دردآور است برای دیگران ملموس نباشد و همین دلیل پیگیری مداوم و مطالبات مکرر حامیان طبیعت و افرادی که مستقیم در این صحنهها حضور دارند از مردم و مسؤولان امنیتی و قضایی برای رسیدگی به پروندهها و جلوگیری از وقوع آتشسوزیهای پیاپی و عمدی است.
عملیاتی شدن سخنان قابل تأمل رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری نیز یکی از مطالبات جدی حامیان طبیعت در استان فارس است.
معاون وزیر و رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور هفته پیش در نشست هماهنگی مباحث مرتبط با ستاد ملی راهبری حمایت از جنگلهای زاگرس گفت: اگر چند کار اولویتدار و پراهمیت در سازمان جنگلها وجود داشته باشد، یکی از مهمترین آنها نجات جنگلهای زاگرس است.
مسعود منصور افزود: زاگرس یکی از قدیمیترین زیستگاههای بشری در ایران به شمار میرود و احیای آن باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود.
او گفت: جنگل و طبیعت زاگرس تنها مختص ۱۱ استان کشور نیست بلکه به دلیل اهمیت حیاتی جنگلهای زاگرس در زندگی انسانها، حفاظت از این منبع ارزشمند که نقش بسزایی در حیات منطقه و نسلهای آینده دارد، باید دغدغه و وظیفه همه دستگاههای حاکمیتی و مردم باشد.
او با اشاره به دو جلسه ستاد ملی راهبری حمایت از جنگلهای زاگرس به ریاست معاون اول رئیس جمهور و مصوبات ابلاغی این نشست، به چالشها و مشکلات دامنگیر جنگلهای زاگرس اشاره کرد و گفت: جنگلهای زاگرس به دلیل کارکردهای مختلف در زمینه توسعه پایدار، تولید آب و حفظ خاک و تامین امنیت غذایی از اهمیت بالایی برخوردار هستند و نباید تاخیر و یا وقفهای در فرآیند اجرای مصوبات ستاد به وجود آید.
منصور تصریح کرد: سازمان جنگلها شیوهنامه و دستورالعملهای اجرای مصوب مرتبط با سازمان در خصوص جنگلهای زاگرسی را به مدیران منابعطبیعی زاگرسنشین اعلام کرده و از مدیران خواست نسبت به جنگلهای زاگرس حساسیتهای لازم را داشته باشند.
رئیس سازمان جنگلها در ادامه، اقدامات شاخص این سازمان برای ناحیه رویشی زاگرس را تهیه نقشه منابعجنگلی، هدفگذاری برای اتمام کاداستر اراضی تا پایان سال ۱۴۰۰، افزایش سطح ذخیرهگاههای جنگلی، اجرای عملیات آبخیزداری، جلب مشارکت مردم، استفاده از ظرفیتهای بینالمللی، تشدید اقدامات حفاظتی، پایش مستمر و کنترل آفات و بیماریهای جنگلی و تغییر الگو و تامین سوخت خانوارهای ساکن در این منطقه نام برد.
خبرگزاری فارس با توجه به صحبتهای بیان شده، نکته مهمی که بدون شک یادآوری آن برای شما نیز جالب و البته دردآور است را بازگو میکند و آن اینکه، از کل وسعت ۱۲/۳ میلیون هکتار جنگلهای ایران ۸۵ درصد به صورت جنگل های تنک و غیر متراکم و فقط ۱۵ درصد از آن جنگل های منطقه غرب و شمال غرب که رویشگاه اصلی درختان بلوط هستند، ۵/۲ میلیون هکتار مساحت داشته و بالغ بر ۴۹ درصد از جنگلهای کل کشور را شامل میشوند.
بنابراین، از کل وسعت ۱۲/۳ میلیون هکتار جنگلهای ایران ۸۵ درصد به صورت جنگل های تنک و غیر متراکم و فقط ۱۵ درصد از آن در نواحی ارسباران و حاشیه شمالی البرز به صورت انبوه وجود دارد که از تنوع گونه ای مناسب از جمله درختان بلوط برخوردار است. هرچه از این نواحی انبوه به سمت نواحی جنوبی رشته کوههای زاگرس نزدیک شویم به علت شرایط اقلیمی، جنس خاک، میزان بارندگی، درجه حرارت سالیانه و عوامل دیگر از تنوع درختان کاسته میشود که در حال حاضر و با فراوانی آتش سوزیها بسیاری از گونههای موجود در زاگرس از بین رفته است.
جنگلهای زاگرس با گستردگی در ۱۱ استان کشور با ۶ میلیون هکتار مساحت، ۴۰ درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهند و در بین ۱۱ استان واقع در ناحیه رویشی زاگرس، استان های فارس، لرستان و خوزستان مقام های اول تا سوم را از نظر وسعت رویشگاه های جنگلی و درختی دارا می باشند.
حالا اگر هریک از ما همین امروز فقط یک بذر بلوط در خاک بگذاریم، بعد از مدتی جوانه میزند، اما این جوانه بعد از چهار پنج سال به اندازه ۷۰ سانت رشد میکند و ۴۰ سال طول میکشد تا بتواند بلوط بدهد.
اما همین بلوط که یک نمونه و یک گونه از هزاران گونه در آتش سوخته در استان فارس است، بعد از ۴۰ سال بار میدهد و در یک چشم به هم زدن، در اثر بی توجهی گردشگران، بی تدبیری مسؤولان، نبود امکانات اطفای حریق سریع و به روز و … از بین میرود.
و در نهایت یک سؤال ساده ولی پر از درد باقی میماند؛ آیا جنگل و سبزینههای طبیعی، این نعمت خدادادی و با اهمیت، ارزش نگهداری و توجه بیشتر در حفظ و حراست، از سوی مسؤولین سازمانهای مرتبط و نظامی و قضایی و مردم را ندارد؟!
برای پیگیری بیشتر موضوع و ردیابی دلیل این آتشسوزیها گفتوگویی داشتیم با یک کویرشناس که خود در منطقه و در اکثر عملیاتهای اطفاء حریق حضور دارد و وضعیت را از نزدیک لمس کرده است.
بهمن ایزدی با اشاره به بحرانی شدن وضعیت و تاکید بر عمدی بودن آتشسوزیها گفت: من نمیگویم آتشسوزی بلکه بر آتش زدن تاکید میکنم. آتش زدنهای زاگرس از سال گذشته در رویشگاههای غنی زاگرس آغاز شده است، این یک اتفاق نیست بلکه بحرانی بزرگ است که حیات ما را تهدید میکند. مسؤولان زیربط نسبت به بحرانی که سرتاپای کشور را گرفته واقف نیستند و برای رفع آن وارد عمل نشدهاند.
او ادامه داد: چند ماه اخیر جنگلهای غرب استان چندین نوبت آتش گرفت و مردم محلی با تجهیزات ابتدایی به مقابله با آتش پرداختند و در برخی نقاط، دو ساعت بعد از آن نقطه دیگری آتش گرفت که مهار آن تا نیمههای شب ادامه داشت و بعد مجددا منطقه دیگری شعلهور شد. این آتش زدنها سریالی و تعمدی است. بر اساس تجربه مقابله با آتش در این چند سال میگویم که بیشتر آتشسوزیها با دخالت انسان بوده و در این مورد ۹۰ درصد عمدی و ۱۰ درصد سهوی و توسط گردشگران بوده است اما این بحران بسیار جدی بوده و سرتاسر زاگرس را تحت تاثیر قرار داده است. ۱۱ استان در همین ناحیه رویشگاههای زاگرس قرار دارند و برخی از استانهای دیگر معیشتشان به منابع حیاتی زاگرس وابسطه است.
این کویرشناس ضمن اشاره به اهمیت و نقش جنگلهای زاگرس در حیات کشور عنوان کرد: زمانی که از زاگرس صحبت میکنیم یعنی ذخیرهگاه ۴۰ درصد آب شیرین کشور که ما باید مانند چشممان از آن مراقبت کنیم. رشته کوههای زاگرس که ذخیرهگاه ۴۰ درصد آب شیرین هستند را مانند خمرهای در نظر بگیرید که دیوارههای آن رویشگاهها و ۷۰ درصد گیاه غالب این منطقه درختان بلوط هستند. برخی از این درختان ۴۰۰ تا ۵۰۰ سال قدمت دارند و حتی در میان آنها درختان چند هزارساله هم به چشم میخورد. این جنگلها تاثیر مهمی در هوای کشور دارند و روی بیوسفر اثر میگذارند. از دست دادن این رویشگاهها رطوبت هوا را پایین میآورد و هوا در کشور ما خشکتر میشود. این درختان تامین کننده سفرههای زیرزمینی ما هستند و از آنها حفاظت میکنند. از بین رفتن درختان باعث میشود که روانآبها کنترل نشوند و سیل و ویرانی مانند آنچه در سال ۹۸ و ۹۹ دیدیم به وجود میآید، این درختان اکسیژن تولید میکنند و نقش تک تک آنها در استمرار حیات تمام زیستمندان که انسان هم یکی از آنها است، بسیار اهمیت دارد.
او ادامه داد: یک بلوط ۴۰۰ ساله را نمیتوان با ده انسان مقایسه کرد زیرا انسان مصرف کننده و بهرهبردار است اما درختان به آب، هوا و زمین اعتدالبخشی میکنند. در پناه این جنگلها زیستگاههای جانوران شکل میگیرد و بالندگی و پویایی طبیعتی که حیات ما به آن وابسته است را تسهیل میکند. از بین رفتن این رویشگاهها باعث تبدیل شدن مراتع مرتفع زاگرس به بیابانهای خشک میشود. به دنبال این اتفاق مهاجرتها افزایش پیدا میکند، تمدنهایی که در زاگرس بودند نشان میدهند که پیشینیان ما با تکیه بر منابع حیاتبخش طبیعت زندگی میکردند و کهنترین و باشکوهترین تمدنهای جامعه بشری را به وجود آوردند. مردمی که امروز در زاگرس زندگی میکنند وارثان همان پیشینیان هستند. از دست دادن منابع ما را به سمت بیابانی شدن مطلق سوق میدهد. فقدان شاخصهای سلامت زیستی در زاگرس آتشی است که برخانههای ما میافتد و ما را مجبور به ترک خانه خواهد کرد.
ایزدی با رد فرضیه نقش داشتن دامداران در آتشسوزیها و تاکید بر گستردهتر بودن ابعاد موضوع بیان کرد: استان فارس بیشترین رویشگاه ناحیه زاگرس را دارد بعد از آن پهناورترین رویشگاه در استان لرستان است. بیشترین آتشسوزیها هم در استان فارس اتفاق میافتد و دلیل آن برای ما مغفول است. پیش از این فکر میکردیم که محدودیتهای ایجاد شده برای دامداران و اهالی روستا توسط منابع طبیعی باعث میشود تا اهالی جنگل را آتش بزنند اما امروز به این باور رسیدهایم که این موضوعات مطرح نیستند. ما در سالهای گذشته هم آتشسوزی داشتیم اما نه به این شکل و پشت سر هم که سریالی تکرار میشوند.
او افزود: سال گذشته میگفتند که این آتشسوزیها در اثر تغییرات اقلیمی حاصل میشود اما اینطور نیست، ما هنوز در شرایطی نیستیم که تغییرات اقلیمی بالقوه ایجاد آتش کند. سال گذشته در چند نقطه به دلیل رعد و برق آتشهایی ایجاد شد که مردم آن را مهار کردند اما در حال حاضر براساس وضع موجود شاهد این هستیم که عدهای جنگلها را آتش میزنند که پیش از این سابقه نداشته است.
ایزدی اظهار داشت: درخواست تمام مردم به ویژه آنهایی که جانشان را سپر حفاظت از زاگرس کردهاند این است که دولت این بحران را بپذیرد و ادارت ذیربط منطقه مانند منابع طبیعی، هلال احمر و سازمان حفاظت محیط زیست را حمایت کند تا در کنار مردم بحران را کاهش دهند. دغدغه دیگر ما این است که بخش قضایی و امنیتی به موضوع ورود کنند و ریشه بحران را واکاوی کند تا ببینیم که اتاق فکر این جریان کجاست و مسببین آن چه کسانی هستند؟ چه کسانی میخواهند تعادلات زیستی سرزمین ما را به هم بزنند؟ این خسارتها جبران ناپذیر است. درخت بنهای(پسته وحشی) در این منطقه بود که بیش از هزار سال قدمت داشت و به بار نشسته بود. امثال این درختان در زاگرس کم نیستند.
این کویرشناس بیان کرد: گذشتگان طبیعت را میشناختند و به فکرشان خطور نمیکرده که آبی را انتقال دهند و سرچشمهای را تخریب کنند. ما در گذشته تابستانهای ملایمتری داشتیم و به طبیعت آسیب نمیزدیم وهمین رشد و نمو رویشگاهها را تسهیل کرد. در شرایط فعلی با حفر چاههای متعدد و انتقال آب از سرشاخهها و خشک کردن رودخانهها و تالابها زاگرس را به مرحله خطرناکی رساندیم. دولت باید چترهای حمایتی خود را از سازمانهای حامی طبیعت بیشتر کند.
او در پایان تاکید کرد: این آتشسوزیها در کنار فرونشستهایی که به دلیل مدیریت کجمدار وزارت نیرو و جهاد کشاورزی ایجاد شده است، شرایط متعادل زندگی ایرانیان را به هم میریزد. دولت و مردم باید این بحران را باور و در کنار هم برای حفظ منابع طبیعی تلاش کنند. دولت باید دست از شعار دادن بردارد، باید سیستم ارزیابی در این موضوع وجود داشته باشد. دولت باید به قدری جدی باشد که اگر مسؤولی دروغ گفت و از بین رفتن هستی این مردم را کتمان کرد، محاکمه شود. ما سال گذشته ۷ و امسال ۵ شهید در مقابله با آتش داشتیم که هنوز عنوان شهید هم به آنها داده نشده است تا مردم متوجه بشوند که اگر کسی از جایگاه آسایش خود فاصله گرفت و برای حفظ منابع طبیعی به دل آتش رفت جایگاه بالایی دارد. اینها مانند شهیدان ۸ سال دفاع مقدس از وطن دفاع کردهاند.
خبرگزاری فارس ضمن ادامه پیگیری موضوع، در پایان یک بار دیگر از دستگاههای قضایی و امنیتی درخواست ورود به موضوع و بررسی ابعاد و علت این آتشسوزیهای سریالی را دارد.