تابناک گیلان / در بررسی نقدهای مطرح شده باید دید پاک کردن صورت مسئله نقد مطروحه توسط حجت الاسلام رفیعی به نفع چه کسانی است مردم یا مسئولان.
آستانخبر نوشت: در پی انتشار صحبتها حجتالاسلاموالمسلمین ناصر رفیعی در شهر قم، یکی دو روزی است که برخی متعصبان و متعصب نمایان لیدری جریانی برای حمایت از هویت گیلانی فراری روبهجلو را راه انداختهاند.
محوریت اصلی انتقادات حجتالاسلام رفیعی از وضع نامناسب حجاب در گیلان، لباسهای نامناسب و نیمه عریان، فقدان فریضه امربهمعروف و نهی از منکر، کمکاری مسئولان در زمینه کار فرهنگی و برخورد با ناهنجاریها بود که عدهای بر طبق عادت با موجسواری و گلآلود کردن آب، بساط صیادی را برای افزایش محبوبیتشان با نشان دادن یک گیلانی متعصب راه انداختند.
در صحبتهای تعدادی از منتقدان از حجتالاسلام رفیعی سؤال شده که آیا شما تنها در گیلان قدم زدهای که اینگونه برافروختی که این پرسش با توجه به سابقه چندین ساله تبلیغی وی در داخل و خارج از کشور دور از باور بوده و یا در نقدی دیگر وی را متهم به بداخلاقی در مقابل گیلانیان کردند که این گفته نیز منطقی به نظر نمیرسد زیرا حداقل بر ما پدرکشتگی حجتالاسلام رفیعی با مردم خونگرم گیلان پوشیده است.
نکته مستتر در صحبتهای حجتالاسلام رفیعی که بسیار مهم بود کمکاری مسئولان فرهنگی و حتی افرادی بود که شاید علیرغم داشتن توانایی لازم برای هشدار و انجام فریضه واجب امربهمعروف و نهی از منکر سکوت اختیار کرده و امروز برای پوشش کمکاری خود سینه را با بابیان ما استانی با هشت هزار شهید و ۱۴ شهید مدافع حرم و البته دیار سرداران غیور میرزا کوچک خان و املاکی هستیم سپر کردهاند.
اتفاقاً چون گیلان دارای ۸ هزار شهید،۱۴ شهید مدافع حرم و حضور سرداران قهرمان همچون میرزا کوچک خانها، املاکیها و خوشسیرتها هست باید پاسخگوی وضع موجود بود هرچند اگر بخواهیم صورتمسئله را پاککرده و موضوع را کان لم یکن تلقی کنیم موضوع دیگری است.
جدای از اینکه بهتر بود حجتالاسلام رفیعی در صحبتهایشان نهایت امانتداری را رعایت کرده و گیلان را سیبل کمکاری مسئولان در حل مشکلات فرهنگی موجود نمیکردند که شاید عدم اثرگذاری تذکرات احتمالی وی باعث شلیک تیر خلاص به سمت تعصبات واقعی و کذایی برخی مردم یا مسئولان شده باشد که با راهاندازی انواع کمپینها، مصاحبهها، یادداشت و تحلیلها، چشمها را بسته و درصدد پوشاندن نقش اجتماعی و حقوقی خود برای انجام فریضههای واجب و وظایف احتمالی خود شده و طرح فرار روبهجلو را ترتیب دادهاند.
حال باید بررسی کرد که باتوجه به موارد گفته شده پاک کردن صورت مسئله به نفع چه کسی است و اینکه کاش درصدی از حس ناسیونالیستیمان را خرج آخرتمان کرده و حداقل برای اثبات همه بلبشوهای راه افتاده، رگهای گردنمان را برای اصل نقد مطرحشده کلفت میکردیم.