. جنایتهایی که دل هر مسلمان و انسان حق مدار را به درد میآورد که چطور فرقه باطل با وجود ادعای حق، ولی در زیر پوشش حق دست به چنین جنایتهایی میزد. انسان حق مدار با خون مبارک خودشان تصویر واقعی فرقه باطل را نشان میدهند که سردار امت اسلام شهید سلیمانی این کار را برای جبهه حق انجام داد. ما در یادداشت قبلی تحت عنوان "شهید سلیمانی، مکتب بیداری حق" مسئله حق و باطل را توضیح دادیم که فرقه باطل همانند کف روی آب است و در زیر این کف جریان حق در حال حرکت کردن است و کف را بوجود میآورد، به عبارت دیگر فرقه باطل یا کف از خودش شخصیتی ندارد و هر چه فرقه باطل دارد بخاطر وجود جبهه حق است و در پایان فقط جبهه حق یا جریان آب باقی خواهد ماند و همه فرقههای باطل یکی پس دیگری توسط جبهه حق نابود میشود و دلیل اصلی آن بخاطر ماندگاری و داشتن شخصیت واقعی و استقلال جبهه حق است و شاهد اصلی این سخن ما بلند شدن صدا جبهه حق و سکوت کردن فرقه باطل در سطح جهان است.
اگرچه فرقه باطل و دشمنان با هر وسیلهای تلاش میکنند تا جبهه حق را شکست دهند، اما باید قبول کرد که جبهه حق شکست نخواهد خورد، زیرا جبهه حق از درون انسانهای سرچشمه خواهد گرفت و انسان با نگاه به وجدان خودش برای جبهه حق تلاش میکنند و شهید سلیمانی را نماد این بیداری حق است. ما این موضوع حق و باطل را در یادداشت قبلی توضیح دادیم و در اینجا صرفا به عنوان مقدمه به آن اشاره کردیم و امروز در این یادداشت نوبت به خدمات شهید سلیمانی خواهد رسید تا اشاره هر چند کوتاه، ولی واقعی به موضوع داشته باشیم.
در مورد خدمات شهید سلیمانی به جامعه و کشور اسلامی باید اشاره کرد که ما بیشتر به جنبه معنوی و غیر مادی توجه خواهیم کرد. در این چند روز گذشته بعضی از جریانهای سیاسی کشور ما متاسفانه از شهید سلیمانی یک فرد اقتصادی درست کرده بودند، ولی ما اصلا اعتقادی به این سخنان نداریم و بیشتر به خدمات ایشان در مبارزه با فرقه باطل توجه خواهیم کرد که چطور خون مبارک ایشان پرچم جبهه حق را در دنیای بلند کرد و امروز همه مردم با هر نوع گرایش سیاسی و دینی نسبت به شهادت ایشان ناراحت و دل پر از خون از جنایتکاران و فرقه باطل دارند.
در اینجا یک نکته را باید تذکر داد که شهید سلیمانی سرباز این کشور بود، ولی در حقیقت ایشان سرباز جبهه حق بود، به عبارت دیگر شهیدان اصولا مرزهای سیاسی و قومی را از بین برده اند و هدف اصلی آنها مبارزه با فرقه باطل در سطح جهان بود، این نکته خیلی مهم باعث تفاوتهای زیادی به جریانهای سیاسی و مکاتبهای مختلف در سطح جهان است.
بسیاری از مکاتبهای ادعا میکنند که آنها هم عنوان "شهید" را دارند و از این طریق در برابر دین اسلام صف آرایی میکنند، اما نکته مهم اینجاست که شهیدان اسلامی مرزهای سیاسی و فلسفی را شکستند و خون آنها صرفا در یک مرز و جغرافیای خاص متوقف نمیشود بلکه خون این شهیدان برای جهان و عالم هستی ماندگار و باعث نور و روشنایی برای بشریت خواهد بود، خون دیگر شهیدان جریانهای سیاسی صرفا در مرز سیاسی مشخصی وجود خواهد داشت و تاثیری بر جهان و عالم بشریت نخواهد داشت.
نمونه بارز این سخن ما خون شهیدان کربلا و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام است که بعد از چندین قرن همچنان دل هر انسان حق مداری را در سطح جهان روشن میکنند و در برابر مبارزه با ستمکاران و جنایتکاران امروز خون امام حسین علیه السلام امیدوار کننده است، به همین دلیل ما میگوییم که خون شهیدان اسلامی برای بشریت نور و روشنایی ایجاد میکند. در اینجا هم دلیلی اصلی پافشاری دین اسلامی بر تشکیل امت اسلامی و از بین بردن مرزهای سیاسی مشخص میشود تا به عالم نشان دهد که خونی که از طرف شهیدان اسلامی ریخته میشود برای عالم هستی است و این خون با هیچ خون دیگری قابل مقایسه نیست. خون شهیدان سلیمانی، شیخ الاسلامها و فخری زاده ها، چون برای جبهه حق در نظام هستی و بدون توجه به مرزهای سیاسی بر زمین ریخته شده است همیشه پایدار باقی خواهند ماند و جریانهای سیاسی و مکاتبهای فلسفی در اینجا یک بار دیگر شکست دیگری را از دین حق و اسلام دریافت کردند. اما ما قبول داریم که این مکاتب برای دفاع از سرزمین سیاسی خودشان و یا برای دفاع از عقیده شخصی خودشان شهید شده اند، اما خون شهیدان اسلامی برای بشریت ریخته شده است، زیرا بشریت نیاز به امید دارد، نیاز به چراغ روشنایی دارد، نیاز به توجه بدون مرزهای سیاسی و قومی دارد که این نیازهای صرفا توسط خون شهیدان ما تامین خواهد شد.
کسی که برای دفاع از عقیده اش شهید میشود در واقع سرباز نفس خودش است نه سرباز نجات بشریت. شهیدان اسلامی سرباز نفس خودشان نبودند بلکه سرباز نجات بشریت و نظام هستی از چنگال فرقه باطل بودند و به همین دلیل نباید خون این عزیزان را با دیگر شهیدان مکاتب مختلف مقایسه کرد. شهید سلیمانی سرباز نفس خودش نبود، بلکه سرباز جبهه حق بود که در برابر فرقه باطل ایستادگی کرد و برای بشریت و نظام هستی چراغ روشنایی و نور امید را روشن کرد که بشریت در برابر ستمکاران و جنایتکاران احساس ناامیدی نکنند و امروز همه ما این حقیقت را مشاهده میکنیم که این شهیدان در کل بشریت و نظام هستی مایه افتخار هستند.
اما در خصوص خدمات شهید سلیمانی و مابقیه شهدا ما برای کشور اسلامی از جمله مناطق کرُدنشین و اهل تسنن باید اشاره کرد که در مناطق کرُدنشین و اهل تسنن متاسفانه فرقه باطل و دشمنان بخاطر تفاوتهای قومی و مذهبی بیشتر مورد توجه قرار گرقته است و در این یک دهه گذشته فرقه باطل با عناوین مختلف باعث شهادت بسیاری از شخصیتهای دینی و مذهبی شده است، ولی شهادت این عزیزان تصویر واقعی فرقه باطل را نشان داد. در این یک دهه گذشته فرقه باطل تکفیری که ادعای جهاد و توحید داشتن و مردم را به راه درست هدایت میکردن با ترورهای و شهادت اساتید دینی از جمله شهید استاد شیخ الاسلام و شهید عالی ماهیت و محتوای واقعی این فرقه باطل برای مردم مشخص شد که راه درست و همچنین جهاد و توحید را باید از این شهیدان یاد گرفت و امروز به برکت خون این عزیزان جبهه حق در این مناطق روشن و نورانی است.
اما در مورد نقش شهید سلیمانی در این مناطق باید اشاره کرد که اولین نقش ایشان ایجاد وحدت و یکپارچگی بین امت اسلامی بود. همچنان که در بالا اشاره کردیم که دین اسلام همه مرزهای سیاسی، قومی و مذهبی را از بین برد و به معنای واقعی کلمه نعمت آزادی را به انسانها داد، اما فرقه باطل همیشه با عناوین مختلف بر سر جبهه حق موانع ایجاد میکرد و نمونه آشکار آن فرقه باطل داعش بود که با پرچم رسول الله و با ادعا دفاع از دین اسلام و مذهب اهل تسنن وارد امت اسلامی شده بودند و بین مذاهب اسلامی تفرقه ایجاد میکرد، ولی شهید سلیمانی با وجود اینکه فرد شیعه بود، اما در برابر فرقه باطل ایستادگی کرد. اینجاست که ما میگوییم که شهیدان اسلامی ما همه مرزهای سیاسی و قومی را از بین بردند و هدف آنها مبارزه با فرقه بود.
اگر مکاتب و جریانهای سیاسی ادعا میکنند که آنها هم شهید دارند چرا در برابر فرقه باطل سکوت کردند؟ چرا فقط باید شهید سلیمانی در برابر این فرقه ایستادگی کند؟ مگر مکاتب فلسفی و سیاسی ادعا حق بودن را ندارند؟ چرا در این شرایط سکوت کردند؟ ما دلیل اصلی سکوت آنها را میدانیم و آن اینست که شهیدان آن مکاتب صرفا در مرزهای سیاسی و قومی خلاصه شده است و هیچ کدام از آنها سرباز نجات بشریت و نظام هستی از چنگال فرقه باطل نیستند. اما شهید سلیمانی، چون پرچم حق را در دست داشت با هر نوع فرقه باطل مبارزه میکرد و هر کسی در جبهه حق به ایشان نیاز داشت بدون توجه به مرزهای سیاسی و قومی حتما کمک میکرد و این نوع کمک کردن بدون منت و امتیاز بود، زیرا شهید سلیمانی هدفی جز پیروزی جبهه حق نداشت و به همین دلیل به دنبال امتیازات سیاسی نبود. متاسفانه در جامعه ما بعضی از جریانهای سیاسی که امروز دولت و قوه مجریه را در اختیار دارند خودشان را به شهید سلیمانی نسبت میدهند و برای خودشان عنوان قهرمان ملی را انتخاب میکنند. ما در جواب آنها خواهیم گفت قهرمان ملی ما شهید سلیمانی است که بدون هیچ انتظاری و چشمداشتی در برابر فرقه باطل مبارزه کرد و عنوان قهرمان ملی شایسته شهید سلیمانی بود.
اما قبل از اشاره به خدمات دیگر شهید سلیمانی لازم و ضروری است در اینجا از بعضی از رسانههای داخلی انتقاد کنیم. برخی از رسانههای داخلی وقتی خبر گروه داعش را اطلاع رسانی میکردند همیشه میگفتند" گروه داعش در بعضی از مناطق فلان کشور گسترش و رشد کرده اند". ما واقعا تاسف میخوریم که رسانههای ما هنوز در انتخاب کلمات دچار خطای معرفتی هستند. کلمه "رشد" بیشتر برای کسی یا چیز به کار میبرند که دارای هستی و زندگی باشند. مثل ما میگوییم فلان گیاه نسبت به یک هفته گذشته رشد خوبی داشت. در اینجا گیاه دارای هستی و زندگی است و مسلما کلمه رشد درست و صحیح است، اما برای فرقه باطل که هستی و زندگی ندارند چطور از کلمه رشد و گسترش استفاده میکنید؟ مگر کف روی آب رشد میکند؟ کف روی آب، چون هستی و زندگی ندارد رشد و گسترش پیدا نخواهد کرد بلکه باید از کلمه "شکل گرفتن" استفاده کنیم. شکل گرفتن یعنی چیزی از درون چیز دیگر بوجود میآید. کف روی آب از درون آب شکل میگیرد و در مورد داعش و فرقه باطل هم باید گفت که اینها از درون حق شکل میگیرند، به عبارت دیگر فرقه باطل هستی و زندگی ندارند پس نمیتوانند رشد و گسترش پیدا کنند بلکه از درون و بوسیله جریان حق بوجود میآید.
اما خدمت دیگر شهید سلیمانی به مناطق کرُذنشین و اهل تسنن دفاع از مرزهای داخلی بود که اجازه نمیداد که فرقه باطل در این مناطق نفوذ پیدا کنند، حتی امروز با وجود اینکه ایشان شهید شده اند باز خون این شهیدان از مرزهای داخلی دفاع میکنند و یاد آنها یک نوع دفاع از مرزهای را در دل همه ما زنده میکنند و به همین شهید سلیمانی را سردار دلها لقب داده اند، زیرا وقتی به ایشان فکر میکنیم وجود همه ما پر از عشق و علاقه میشود و احساس وظیفه میکنیم که از مرزهای داخلی و جبهه حق دفاع کنیم. انصافا هیچ کدام از شهیدان مکاتب فلسفی و سیاسی چنین کاری را با دلهای ما نمیکنند، اما شهید سلیمانی و مابقیه شهدای ما، چون سرباز نجات بشریت بودند این چنین احساسی را در قلب ما قرار میدهد و یاد آنها باعث رشد و بالندگی ما خواهد شد.
اما خدمت دیگر شهید سلیمانی به این مناطق دادن بصیرت و شناخت از فرقه باطل داعش بود. فرقه باطل داعش از روزهای اول شکل گیری به مناطق اهل تسنن امیدوار بود که بتوانند از حمایت اهل تسنن برخوردار باشند، ولی شهید سلیمانی با مبارزه با این فرقه واقعیتهای پشت پرده آنها را آشکار کرد و نشان داد که فرقه باطل داعش نماینده اهل تسنن نیست بلکه دشمن امت اسلامی و جبهه حق هستند و این بصیرت و شناخت به اهل تسنن چیز کمی نبود و امروز اگر اهل تسنن در مناطق کرُدنشین از شهید سلیمانی یاد میکنند بخاطر این خدمات ایشان به این مناطق بود. اما نکته آخر که باید با آن اشاره کنیم در مورد انتقام از خون این شهیدان است. خون این شهیدان، چون برای نجات بشریت از چنگال فرقه باطل ریخته شده است مسلما خداوند بزرگ نظام هستی و عالم را با تمام امکانات و امدادهای غیبی و الهی برای انتقام خون شهید سلیمانی بسیج خواهد کرد و هیچ وقت خون این شهیدان بی پاسخ نخواهد ماند. نظام هستی و عالم الهی از خون این شهیدان مراقبت خواهد کرد و هرگز دست جنایتکاران و منافقان را آزاد نخواهد گذاشت و ما هم به وعده الهی ایمان قلبی داریم که خون شهیدان ما بی پاسخ نخواهد ماند.
مختار سلیمانی